اما شما دست خودتونه که یه مقدر یه چیزایی بفهمین.والا

ساخت وبلاگ

حقیقتش نون آدم نچسبیه.من نمی تونم باش ارتباط برقرار کنم.نمی تونم باش هم حرف و هم چایی و هم غذا بشم.حتی تن صداش رو دوست ندارم.همه ی اینا با وجود حضور بخش بی آزار نون هست. بخش آزار دارش که هیچی.غر زدن سر اینکه چرا کلمت رو تو نایلون نذاشتی، در ربت بازه.چراغ رو اول صبح روشن کن.پاتو بزار اون ور.چرا سینک برق نمی زنه.چرا از تو هندزفری صدا اهنگ میاد.و هزار جور غر دیگه.از شانس من، شغل خاصی هم نداره و از صبح نشسته تو اتاق.من خودم اینا رو میارم اتاق سرپرستی.یعنی مرده شور انتخابامو ببرن.فاطمه ادم نچسب و بچسب رو تشخیص بده.

من که فعلا کارم اینه واقعا نیاز به ارامش دارم و این دو تا دوست عزیز آرامش منو از بین بردن و کم کم دارن رو سرم سوار هم می شن.نمی دونم چه فنی بزنم اینا برن.قشنگ مثل اون پیرمرده تو سندباد چسبیدن به من و باید تحملشون کنم.

پ.ن:یه چیزی می خوام بگم.خدایی بچسب باشین.کول باشین.یه جوری باشین ادم دوست داشته باشه باهاتون هم حرف بشه.لذت ببره.مطالعه کنین.اطلاعات عمومی تون رو ببرین بالا.با سواد باشین.سرتون تو حساب باشه.مثل ادمای چیز حرف نزنین.من حساسم.یه ذره حس کنم طرف ادم حرف زدن درست و درمون نیست دیگه دوست ندارم باش حرف بزنم.به خدا دست خودم نیست.

برباد رفته، از یاد رفته...
ما را در سایت برباد رفته، از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jaryan70 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:39